Considerations To Know About بهاء كي كارد

ملامح مقاوم: نوح إبراهيم “صوت الشعب”.. أهازيج خالدة بوجه الاحتلال

این صفحه آخرین‌بار در ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۴ ساعت ‏۰۵:۰۷ ویرایش شده است.

وذا النسيم على الوادي البسيم سرى *** فما فهمنا تدلي رقة النسم

The biometric verification methods deployed by Qi Card transcend mere benefit, they signify a technological fortress towards corruption. By utilizing iris scans and facial recognition, Qi Card’s biometric playing cards became a formidable tool in combating identity fraud.

يُظهر بهاء عبد الحسين اهتمامًا مستمرًا بالابتكار لتحسين الحياة اليومية وتعزيز النمو الاقتصادي.

ما الذي قصفته إسرائيل في إيران؟ وهل عادت جميع الطائرات بسلام؟

[الف] خود او نام «بهاء» به معنی «شکوه یا جلال» را برای خود برگزید و برادرش میرزا یحیی به «صبح ازل» ملقب گشت. باب بعد از آن در الواحی که برای این افراد صادر نمود آنها را به نام‌های جدیدشان خواند.[۶۱] باب سند خارق‌العاده‌ای به «بهاء» فرستاد که به صورت ستاره به دست خود نوشته بود. این ستاره، شامل بیش از سیصد آیه کوتاه بود که همگی مشتمل بر مشتقات کلمه «بهاء» از جمله عنوان «بهاءالله» بودند.[۶۲] در این گردهمایی مناظره‌ای بین طرفداران نگه‌داشتن شریعت اسلام و گروه دیگر که به نسخ آن و آغاز یک دوره دینی جدید اعتقاد داشتند درگرفت. بهاءالله از دیدگاه دوم دفاع کرد و بر اجماع بر آن تأثیر گذاشت.[۶][۶۳][۶۴] در این گردهمایی استقلال بابیه و جدائی آن از اسلام اعلام شد.[۶۵] در اقدامات بهاءالله در بدشت، علائم اولیه ظهور رویکردی در جنبش بابی را می‌توان مشاهده کرد که علاوه بر گسست از اسلام، بر اعتدالی عاری از خشونت تأکید دارد.[۶۴]

او بیان می‌کند صلح دائمی تنها از طریق اقدام جمعی امکان‌پذیر است. به گفته او خداوند برای این هدف قوائی تاریخی برانگیخته است که هیچ‌کس یارای مقاومت با آن را ندارد، او به سران ممالک قدرت تفویض کرده است تا اتحاد عالم، عدالت اجتماعی و صلح جهانی را متحقق سازند. حکومتهایی که در برابر این اهداف ایستادگی کنند خود و دیگر ملتها را به ورطه اضمحلال و نابودی خواهند کشید.[۱۴۸]

نامه‌های بهاءالله حاوی هشدارها و پیش‌بینی‌هایی در مورد آینده بعضی کشورها و فرمانروایان بود.[۱۵۵] به‌طور کلی بهاءالله حکومت‌های جمهوری و پادشاهی مشروطه را می‌ستود و در عین حال برای فرانسه بناپارتی، و دولت‌های استبدادی پروس، امپراتوری عثمانی و ایران تاج و تخت‌های سرنگون شده، انقلاب‌ها یا رودخانه‌های خون پیش‌بینی می‌کرد.[۱۷۷] به لوئی ناپلئون، مقتدرترین فرمانروای وقت اروپا هشدار داده شده بود که به علت سوء استفاده از قدرت و ریاکاری سرنگون و قلمروش دچار هرج و مرج خواهد شد. دو سال بعد وی در جنگ سدان شکست خورد و سلطنتش دچار اغتشاش گشت و از سرزمین مادری تبعید گشت، و حکومت فرانسه به جمهوری تبدیل شد.[۱۵۵] متعاقباً قیصر آلمان ویلهلم اول که ناپلئون را شکست داده بود نیز مورد خطاب و هشداری مشابه قرار گرفت. هشدارهایی نیز به تزار روسیه، پادشاه ایران و فرانسوا ژوزف داده شده بود. بهاءالله که آن زمان زندانی حکومت عثمانی بود نامه‌هایی در طی سالهای ۱۲۴۷ و ۱۲۴۸ شمسی برابر با ۱۸۶۸ و ۱۸۶۹ میلادی به عالی پاشا (صدراعظم) و فؤاد پاشا (وزیر امور خارجه) نوشت.

اینها اصول لازم برای رسیدن به وحدت نوع بشر است که با دغدغه‌های ناسیونالیستی و اتحادِ محدودِ امپریالیسمِ اروپاییِ متفکران غربیِ هم‌عصرِ بهاءالله تفاوت‌های اساسی دارد.[۱۳۶] در اندیشه بهاءالله از آنجا که بشر حقیقتی زنده و بهم تنیده دارد موسسات بشری، اصول فرهنگی، هنجارها، مفاهیم عدالت و برابری باید در سطحی جهانی تعریف شوند.[۱۳۷] فیلسوفان عصر روشنگری علیه این نظریه سنتیِ دین که چون مشیت الهی تغییر نمی‌کند پس نظم اجتماعی بشر نیز نباید تغییر کند و اینکه از دین برای تحکیم سنت و مقاومت در برابر پویایی بهاء عبد الحسين و مقتضیات تاریخ استفاده شده، شوریدند. نظر بهاءالله اما دقیقاً عکس این است. بهاءالله بر اصل سیر تکاملی ادیان تأکید می‌کند: آموزه‌های دین با ظهور پی در پی ادیان بنا بر نیازها و شرایط بشر تجدید می‌شوند و تغییر می‌کنند. ظهور هر دین جدیدی بشر را به مرحله بعدی تکامل جمعی او هدایت می‌کند. دین به جای اینکه متصلب و غیرقابل تغییر باشد منبع پیشرفت و پویاییِ اجتماعی و معنوی بشر است. در این دیدگاه مشیت الهی بر حرکت بشر به سوی وحدت و پیشرفتی روزافزون استوار است و نقش دین ایجاد تمدنی پیوسته در حال پیشرفت است.[۱۳۸]

سلطان عبدالعزیز در فرمان خود به والی عکا به او تأکید کرد که بهاءالله و همراهانش، که حدوداً ۷۰ نفر من جمله زنان و کودکان بودند،[۲۸][۱۱۶] باید تا آخر عمر در قلعه عکا زندانی باشند، با هیچ‌کس معاشرت نکنند و به شدت تحت نظر باشند. دولت عثمانی تصمیم گرفته بود بهاءالله را برای همیشه به سختگیرانه‌ترین حالت ممکن خاموش کند، روشی که دست کمی از اعدام نداشت.

[۸۹][۹۰] بهاءالله که نمی‌خواست سبب اختلاف شود در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۲۳۳ یعنی ۱۰ آوریل ۱۸۵۴[۷۶] بغداد را به مقصد کوه‌های کردستان ترک کرد[۸۹][۹۰] تا از صبح ازل فاصله بگیرد.[۶] وی در کردستان دو سال در تنهایی زندگی درویشی پیش گرفت.[۸۹][۹۰] او امیدوار بود که در غیابش جنجالی که صبح ازل مسبب آن بود فروکش کند.[۹۰] بهاءالله در این رابطه در طی نامه‌ای به یکی از خویشان خود می‌نویسد: «از ارض طا (طهران) بعد از ابتلای لایُحصی (بیشمار) بعراق عرب بامر ظالم عجم وارد شدیم و از غُل (زنجیر) اعداء بِغِلّ (کینه) احبّاء مبتلا گشتیم… تا آنکه فرداً واحداً هجرت اختیار نمودم و سر به صحراهای تسلیم نهادم … که شاید نار بغضا ساکن شود و حرارت حسد بیفسرد».[۹۱]

پیامبری که دلزده از مردمان به انزوای کوهستان پناه می‌بَرد و پس از دورانی تأمل و تفکر در احوال خویش و جهان با پیامی نوبنیاد و آیین شکن به جهان مردمان بازمی‌گردد تا آنان را از پیام نوین خویش آگاهی دهد و در مقابل، تحقیر و رنج را برای خود باز خرد.[۹۷]

توسعت الشركة في دخول العديد من الأسواق في المنطقة، مما عزز مكانتها كواحدة من الشركات الرائدة في مجالها.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *